رؤیاهای بزرگ رؤیا؛ هیچ مشکلی حریف او نشد

naim.rezai
رؤیاهای بزرگ رؤیا؛ هیچ مشکلی حریف او نشد

هفته‌نامه‌ی دهقان | اشرف تابش
در نمایشگاه صنایع دستی بانوان که تحت عنوان حمایت از صلح برگزار شده است، با خانمی آشنا می‌شوم که محصولات‌ شرکتش را روی یک میز مستطیل‌شکل به نمایش گذاشته است. وقتی مربایی با نام «ثنا آفرین» را می‌بینم، احساس می‌کنم که در یکی از نمایشگاههای وزارت زراعت، آبیاری و مالداری چنین محصولی را دیده‌ام. صاحب این محصولات، خودش را رؤیا حافظی معرفی می‌کند و برای شرح داستان موفقیتش آمادهگی نشان می‌دهد.
 رؤیا حافظی، رییس شرکت «ثنا آفرین» در سال ۱۳۵۵ در یک خانواده فرهنگی و متدین در شهر فیض‌آباد ولایت بدخشان متولد می‌شود. از همان کودکی استعداد خارق‌العاده‌اش را به رخ خانواده می‌کشد. خانواده رؤیا او را در سن پنج‌سالهگی به دلیل تیزهوشی و ذکاوتش، به مکتب می‌فرستد. او کوچک‌ترین دانش‌آموز لیسه عالی مخفی بدخشی می‌شود.
رؤیای تیزهوش هر روز با شادمانی و علاقه خاص به مکتب می‌رود. هرچند سال اول مکتب رفتن او با عشق و علاقه فراوان سپری می‌شود، اما این شادی‌ها دیر دوام آورد. او دقیقاً یک سال بعد از شامل شدنش به مکتب، در سن شش‌سالهگی مادرش را از دست می‌دهد. این رویداد تلخ تأثیر جدی بر روحیه و روان این دانش‌آموز کوچک برجا می‌گذارد. پس از وفات مادرش، زنده‌گی او با مشکلات ناخواسته و اندوه فراوان گره می‌خورد. خلای عاطفه مادر بدون تردید بر روحیه هر کودکی تأثیر می‌گذارد.
 رؤیا پس از وفات مادرش به یک دختر گوشه‌گیر و آرام مبدل می‌شود. این گوشه‌گیری اما باعث می‌شود تا او بیشتر برای درس‌هایش وقت بگذارد و زیادتر به آن فکر کند.
با پشت سر گذاشتن مشکلات و اندوه بی‌مادری، سرانجام در سال ۱۳۷۱ از لیسه عالی مخفی بدخشی، یکی از لیسه‌های معروف شهر فیض‌آباد، با درجه عالی فارغ می‌شود. او در دوران مکتب خودش را یک دختر کاملاً بااستعداد و تیزهوش ثابت می‌کند. از دست دادن مادر هرچند برایش سنگین است، اما هیچ تأثیری بر استعداد خدادادی‌اش برجا نمی‌گذارد.
 پس از فراغت از مکتب، در امتحان سراسری کانکور کشور اشتراک می‌کند. با اشتراک در کانکور، یک بار دیگر استعداد و توانایی‌اش را برای خانواده‌اش ثابت می‌کند و به رشته طب معالجوی پوهنتون کابل راه می‌یابد؛ اما به دلیل وخامت جدی اوضاع امنیتی نمی‌تواند به تحصیلاتش ادامه دهد.
 رؤیا فارغ دهه هفتاد است. این دهه بحرانی‌ترین و پراتفاق‌ترین برهه زمانی در تاریخ معاصر کشور است. او که می‌توانست روزی یکی از داکتران ورزیده کشور باشد، با شدت جنگ از این فرصت باز می‌ماند. پس از گذشت سال‌های بحرانی و استقرار نظام جدید در کشور، روزنه امید یک بار دیگر برای او و هم‌نسلانش باز می‌شود؛ اما بنا بر مشکلات متعدد، او نمی‌تواند سریع از این فرصت استفاده کند. تا این قسمت از زندهگی‌اش، دو شکست سنگین (از دست دادن مادر در کودکی و بازماندن از تحصیل) را تجربه می‌کند.
 پس از سال‌ها دوری از تحصیل، در سال  ۱۳۸۷ از دیپارتمنت کیمیا و بیولوژی پوهنتون تعلیم و تربیه بدخشان فارغ می‌شود؛ اما او به این اکتفا نمی‌کند. سال‌ها بعد وقتی شرایط را برایش مساعد می‌بیند، به نسبت علاقه‌ای که به حقوق دارد، در رشته حقوق دانشگاه رنا نیز ثبت نام می‌کند و در سال ۱۳۹۹ از دیپارتمنت قضا و سارنوالی رشته حقوق و علوم سیاسی این پوهنتون فارغ می‌شود. سپس برای دوره ستاژ آمادهگی می‌گیرد. در ماه جوزای همین سال از ستاژ حکمیت و میانجی‌گری تجارتی فارغ می‌شود.
در جریان این سال‌ها، علاوه‌ بر سرمایه‌گذاری در سکتور خصوصی، او سال‌ها در مؤسسات خارجی و داخلی، بانک‌ها و نهادهای دیگر به‌حیث مدیر نمایندهگی‌، کوردیناتور، ماستر ترینر، تیچر ترینر، کوپراتیف ترینر و مسوول بخش زراعت ایفای وظیفه کرده است.
خانم حافظی نظر به تجارب قبلی‌اش از کار با مؤسسات خارجی، در سال ۱۳۹۴ یک مؤسسه اجتماعی و حقوق بشری را تأسیس می‌کند. با این مؤسسه در چهار ناحیه کابل به تعداد ۵۳۰ تن از زنان و دختران بی‌بضاعت را در بخش‌های مختلف آموزش می‌دهد. از جمله زنانی که مؤسسه او از آموزش‌های استندرد حرفه‌ای و مسلکی فارغ داده است، به تعداد  ۲۲۴ تن آن‌ها را با تأیید وزارت کار و امور اجتماعی در بخش‌های تولید ترشی و مربا، خیاطی و صنایع دستی به کار گرفته است. در کنار این، وی در سال ۱۳۹۶ بخش تولیدی ترشی و مربا را به نام «پروژه تولیدی ثنا» تحت جواز مؤسسه اجتماعی و حقوق بشری ثنا تأسیس می‌کند. با این ‌کار، رسالت خود را به تناسب برنامه‌اش در برابر جامعه انجام می‌دهد. به تعداد ۱۰ نفر از افرادی که ترک اعتیاد کرده بودند، به شمول یک خانم را به کار می‌گمارد و به تولید آغاز می‌کند. یک سال بعد، در سال ۱۳۹۷ به نام دختر کوچکش که او را در این نمایشگاه همراهی می‌کرد، یک شرکت تولیدی را تأسیس می‌کند. در همین سال «شرکت تولیدی ثنا آفرین» را ثبت و راجستر کرده به تولید انواع ترشی و مربا اقدام می‌کند.
او روزهای دشواری را تا تأسیس این شرکت سپری می‌کند. اندوه بی‌مادری، سال‌های بحرانی و جنگ را پشت سر می‌گذارد، اما از اهدافش نمی‌گذرد. در جامعه‌ای که حداقل صدها هزار زن در آن از نعمت ابتدایی سواد محروم‌اند، او دو مدرک تحصیلی دارد و در حال حاضر یک شرکت تولیدی را رهبری می‌کند. با این کارش، توانسته زمینه کار را برای تعدادی دیگر نیز مساعد سازد. در حال حاضر در شرکت او به تعداد ۳۰ زن و پنج مرد کار می‌کنند. او با ایجاد شرکت تولیدی ثنا آفرین برای ۳۵ نفر بهصورت مستقیم و پایدار شغل ایجاد کرده است.
رؤیا حافظی از شهروندان کشور تقاضا دارد تا با خرید و ترویج محصولات زراعتی در جامعه، به خودکفای کشور و بالا بردن سطح اقتصاد ملی کمک کنند. او مثل ده‌ها خانم شاغل دیگر از کم‌رنگ بودن بازار تولیدات داخلی و عدم استفاده مردم از این تولیدات، گلایه دارد. رؤیا، رؤیاهای بزرگی در سر دارد و مدام برای برآورده شدن آن‌ها تلاش می‌کند. او در حال تأسیس یک «کمپلکس تجارتی تولیدات وطنی زنان و جوانان» است که به‌زودی افتتاح خواهد شد. وی مصمم است تا با افتتاح این کمپلکس، زمینه تولیدات داخلی را بالا برده و جوانان و زنان شاغل را به سوی تولید بیشتر و با کیفیت بهتر تشویق کند.
خانم حافظی مادر پنج فرزند است. دختر کوچکش که همیشه با او در نمایشگاه‌ها ظاهر می‌شود، ثنا نام دارد. رؤیا شرکت تولیدی و مؤسسه اجتماعی‌اش را به نام دختر کوچکش ثنا آفرین نام‌گذاری کرده است. او هدف از این کار را انگیزه‌بخشی به ثنای کوچک، تضمین آینده او و ساختن الگویی برای خانواده‌هایی معرفی می‌کند که هنوز نسبت به توانایی و استعداد دختران‌شان تردید دارند. او آرزو دارد که بتواند دخترانش را در راستای خودکفایی حمایت و تقویت کند و میزان خشونت و تبعیض علیه دختران را پایین آورد.
 رؤیا حافظی بعد از تمام کردن تحصیلاتش در دانشگاه رنا و سپس اتمام مقطع ماستری‌اش، یک وکیل مدافع و یک دادخواه متخصص از حقوق تجارتی و اقتصادی زنان و جوانان نیز به حساب می‌آید. او این‌گونه متفاوت‌تر از همه‌ی هم‌نسلانش درخشیده و مصدر خدمت برای جامعه‌اش شده است. او مشکلات بزرگی در این مسیر دیده، اما همواره به پیش رفته است.
در پایان صحبت‌هایش، او خطاب به دختران و زنان جامعه می‌گوید: «تسلیم نشوید، موفقیت حتمی است. مسیر پیروزی هیچ‌گاهی هموار نبوده و نیست.» رؤیا با تمام مشکلات جنگید، در برابر نارسایی‌ها مقاومت کرد و به رؤیای واقعی‌اش دست یافت. حالا نام او به عنوان یک تاجر موفق و یک بانوی کارآفرین، روی سایت‌های معتبر قابل مشاهده است. او عامل موفقیت زنان در جامعه را خودکفایی اقتصادی می‌داند و به تولیدات داخلی به‌عنوان بدیل محصولات وارداتی باور عمیق دارد. او همیشه برای زنان شاغل و تازه‌کار در بهبود تجارت و کارشان مشورت می‌دهد و مدام با آن‌ها کمک می‌کند. در سیمایش روحیه همکاری و تعاون موج می‌زند. رؤیا یکی از زنان توانمند و تجارت‌پیشه‌ای است که با کم‌ترین امکانات و تلاش و پشت کار توانسته است شرکت تولیدی‌اش را روی پا نگهدارد. او تلاش می‌کند که کیفیت محصولاتش را مطابق نورم و استندردهای جهانی عیار سازد تا بتواند بخشی از این تولیدات را برای صادر کردن نیز آماده سازد.