بیکار شدم، اما برای دو تن دیگر هم کار ساختم

وقتی بشیراحمد با تمام شدن برنامهی رشد زراعت و انکشاف دهات «کارد-اف»، بیکار شد، دست زیر الاشه نگذاشت و از تواناییها و ظرفیتهایی که داشت، کار گرفت و در کنار این که خودش را از بیکاری کنار کشید، به دو نفر بیکار دیگر نیز کار ساخت. به باور او، یکی از دلیلهای بیکاری، کمبود یا نبود مهارت است، در حالی که کسانی که مهارتهایی داشته باشند، با امکانات اندک هم به سوی درآمدزایی میروند.
بشیراحمد صدیقی از ولسوالی محمدآغهی ولایت لوگر است. او در برنامهی رشد زراعت و انکشاف دهات «کارد- اف» کار میکرد. اما این برنامه سال گذشته به کارش پایان داد و بشیراحمد، مثل دهها کارمند دیگر این برنامه، بیکار شد. ولی هیچ آرام ننشست. او که تجربهی آموزگاری در بخش سبزخانهها را در برنامهی رشد زراعت و انکشاف دهات یا «کارد- اف» و پروژهی رشد زراعت و انکشاف روستایی «CBARD» وزارت زراعت داشت، برای مهارتهای خود، حوزهی کاری شکل داد و وقتی که دید عرصهی کاریاش پررونق است، نیاز به کارگر پیدا کرد. همینجا بود که سرانجام دست به استخدام دو کارگر گرفت تا کارهایش رشد بیشتر کند.
بشیراحمد میگوید: «تقریباً تمامی سبزخانههای کابل با راهنمایی من ساخته شد، باز کارد- اف تمام شد، من هم بیکار شدم، اما دست زیر الاشه ننشستم، به کار شخصی روی آوردم.»
«از یک سبزخانه در سه بسوه زمین اجارهای شروع کردم، در این سبزخانه، ۵۰ هزار افغانی هزینه کردم، از چوب ساختمش، دیدم کار خوبی است، تعداد سبزخانههایم را قرضه گرفتم و به سه تا رساندم، سبزخانهی اول من، چوبی بود. دو تای بعدی را با مواد مستعمل و فلزی دیگر ساختم این دوتا چهار هزار دالر مصرف داشت.»
آقای صدیقی سال گذشته تقریباً کل بادرنگ بازار ولایت لوگر را تولید کرده است.
بخش دیگر از کار آقای صدیقی، تلاش برای افزایش میزان تولید داخلی است. او این رسالت را از زمان کارش در پروژههای وزارت زراعت به میراث برده است. به همین خاطر، دیگران را تشویق میکند، همکاریشان میکند تا به تولیدات سبزخانهای روی بیاورند. صدیقی امراض سبزخانههای دیگران را تشخیص میدهد، مهار میکند و مشورت میدهد که چطوری بتوانند گیاهان سبزخانههایشان را بهتر و به دور از بیماریها و آفتها نگهداری کنند.
بشیراحمد در این بخش چند گام دیگر هم برداشته است: «امسال اتحادیه جور کردیم، ۱۰ نفر را تشویق کردم، ۳۰ تا سبزخانه ساختیم و حالی میتوانیم کل ولایت لوگر را سبزی و بادرنگ بدهیم.»
بشیراحمد در سال گذشته بادرنگ، رومی، کشت کرده و در زمستان، به کشت پالک و گشنیز روی آورده بود، او مفاد این کارش را چنین شرح میدهد: «زمستان پالک و گشنیز کشت و تولید کردم، این کار هم زمین را تقویت میکند و هم برایش استراحت ایجاد میکند.»
مهارتهای بشیراحمد تنها در اینها خلاصه نمیشود. بشیراحمد حتا گرانترین مواد سبزخانهای را که «پیتماس» است، خودش تولید میکند. هر خریطه پیتماس، پنج هزار و ۵۰۰ افغانی است، اما بشیراحمد این مواد را خودش تولید میکند و نیازی ندارد که با هزینهی زیاد این پیتماس بخرد.
در فصل باردهی بادرنگ، این تولید زراعتی ارزان میشود و این مشکل کلانی برای تولیدکنندهگان است. اما بشیراحمد میگوید: درآمد در وقت عرضه، کم میشود، اما من راهش را بلد هستم، هر وقت ارزان شد، تولید را بالا میبرم. کود و پارویش را افزایش میدهم تا درآمدم جبران شود.»
او همچنان پتنوسهایی که در کار سبزخانهداری نیاز میشود را از منابع داخلی میسازد: «قوطیهای مستعمل آیسکریم را میشویم و به جای پتنوس سبزخانه در آن بذرها را کشت میکنم.»
امسال، بشیراحمد سه هزار بته بادرنگ در سبزخانه و یک هزار و ۵۰۰ بته تربز را بیرون از سبزخانه کشت کرده است: «سال گذشته امتحانی تربز کشت کرده بودم، امسال تجارتی کشت کردهام. سال گذشته از هر یک سبزخانه، پنج هزار کیلو بادرنگ عرضه کردم.»
او همچنان میخواهد عرصهی تولیدش را کلانتر بسازد. به همین خاطر، برنامه دارد تا در سبزخانههایش در آینده، آلویهرا و توت زمینی تولید کند و نیز برای تولید سمارق نیز برنامههایی دارد.
در سال گذشته او پنج هزار دالر را با گرفتن قرضه و با پول کم خود، ساخته است. میگوید که این سبزخانهها، سرمایههای دایمی او هستند و او در سال اول توانسته است ۱۷۰ هزار افغانی درآمد کند.
آقای صدیقی در پهلوی سبزخانهداری، به پرورش دهها گوسفند نیز روی آورده است. او وقتی دید که نمیتواند همهی کارهایش را کنترول کند، دو تن دیگر را به کار گماشت و به این ترتیب، هم خودش از بیکاری نجات یافت و هم دو تن دیگر را نجات داد.
مشکلاتی که آقای صدیقی عنوان میکند، مسایل مالی است. او طرحهای زیادی برای سرمایهگذاری دارد، اما میگوید که پول برای سرمایهگذاری برای طرحهای تولیدیاش ندارد. او همچنان از وزارت زراعت میخواهد که سبزخانهها را به آدمهای مسلکی بسازد تا این که آدمهای غیرمسلکی با مالک شدن آنها، در صدد فروش آن بر نیایند.
بشیراحمد مشتاق است که به همهی کسانی که نیاز به راهنمایی و همکاری دارند، کمک کند. او سخنانش را چنین تمام میکند: «من آمادهی کمک به همهی هموطنانم در بخش کاری خودم هستم، شمارهی من ۰۷۰۰۰۸۵۸۷ است، میتوانند از من کمک بخواهند، به این باورم که ظرفیتهای زیادی برای تولید و رشد اقتصاد داریم، باید تلاش کنیم و منتظر کسی دیگر نباشیم.»