در اندوه از دست دادن تتسو ناکامورا
تتسو ناکامورا، یا به عبارت ننگرهاریان، کاکا مراد، که به دلیل خدماتش، شهروندی افتخاری افغانستان را از سوی رییس جمهور محمداشرف غنی به دست آورده بود، اسطورهی خدمتگزاری به بشریت بود که پس از ۳۰ سال کار برای افغانها قربانی شد. او قهرمانانه در ۷۳ سالهگی در یک حمله با شماری از همکاران افغانش در ننگرهار جان باخت.
نصیراحمد درانی وزیر زراعت، آبیاری و مالداری کشور، در واکنش به این رویداد گفت: «با تاسف و اندوه فراوان اطلاع یافتیم که تتسو ناکامورا رییس یکی از سازمانهای خیریه جاپانی در افغانستان و شماری از هموطنان عزیزمان، در نتیجه یک حمله وحشیانه در ولایت ننگرهار جان باختهاند.»
وزیر زراعت ضمن ابراز تاسف به خاطر قربانی شدن شماری از شهروندان کشورمان و آرزوی بهشت برین به آنان، از جان باختن تتسو ناکامورا که در راستای انکشاف زراعت در ولایت ننگرهار از مدتها به اینسو تلاشهای زیادی به خرج داده بود، شدیداً ابراز تأثر تأسف کرد. آقای درانی جان باختن آقای ناکامورا وزارت افغانستان یک ضایعهی بزرگ دانست.
در کنار واکنش مقامهای حکومت وحدت ملی و دیگر بزرگان، واکنش اکثریت قاطع شهروندان افغانستان به جنایت «حمله به تتسو ناکامورا و همکارانش»، سرشار از خشم بر عاملان این حمله و سپاسگزاری از تتسو ناکامورا بود. کسی که به جای زندهگی در کشور خودش، به افغانستان آمد و ۳۰ سال برای انسانیت، شاید خیلی بهتر از شهروندان افغانستان به کشورشان خدمت کرد.
بر اساس گفتههای یکی از رسانههای جاپانی، او در آخرین مورد، تصمیم داشت تا در سالهای پیش رو، با عملیسازی پروژههای آبیاری، برای ۶۵۰ هزار نفر، سرسبزی و طراوت به ارمغان بیاورد.
در سال ۲۰۰۰ میلادی، اتفاقی که زندهگی او را دگرگون ساخت، خشکسالی وحشتناک در مناطقی از شرق افغانستان و مناطق مرزی پاکستان بود. در نتیجه آن خشکسالی، میلیونها نفر تحت تأثیر قرار گرفتند. به دلیل کمبود آب و غذا، تعداد کودکانی که از عفونتهای رودهای مانند «دیسترس» و «وبا» رنج میبردند، افزایش یافت.
پس از آن، بر بنیاد آمارها، تتسو ناکامورا یک هزار و ۶۰۰ چاه آب آشامیدنی و زراعتی را برای مردم ساخته بود. چند بند کوچک محلی آب به بهرهبرداری سپرد. برای جمعآوری پول به خاطر سرسبز شدن مزارع زراعتی ننگرهار بارها در زادگاهش(جاپان) طلب کمک میکرد.
واقعیت امر این است که تتسو ناکامورا راهش را برگزیده بود. راه او خدمتگزاری به انسانهای پر از مشکلات در وطنی بود که هیچ جایش کاملاً امن نیست، اما او هراسی از این واقعیت نداشت و با استقبال همهی این مشکلها، خدمترسانی برای انسانها را انتخاب کرد و در این راه مثل یک قهرمان جان داد.
درگذشت او مایهی تأسف و تأثر است، اما این رویداد به ما میآموزاند که پذیرش خطرات و دشواریها برای گستردهساختن روایت انسانی و خدمتگزاری به انسانهای محروم، انکار کردنی نیست؛ این درس بزرگی است.